کد مطلب:140450 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:115

مقاله علیین و ساده مرحوم فاضل دربندی
مرحوم دربندی می فرماید: لما سمع هذا النور النیر و القمر المنیر استغاثة ابیه علیه السلام قطع القماط و القی نفسه یعنی هنگامی كه صدای استغاثه امام به سمع نور تابناك و ماه درخشان شاهزاده علی اصغر رسید بند قنداقه را پاره كرد و خود را از گهواره بیرون انداخت.

شعر



دست از قنداق جان بیرون كشید

بندهای بسته را برهم درید



آری آری شیر حق است این ولد

آنكه در گهواره اژدر می درد



و بكی و ضج حسیرا بذلك روحی و ارواح العالمین فداه الی اجابة دعوة ابیه.

پس از پاره كردن بند قنداق و خود را بیرون انداختن ضجه و ناله خود را بلند كرد و بدینوسیله دعوت پدر را اجابت نمود


شعر



بانگ برزد كای غریب نینوا

نیستی بی كس هنوز این سو بیا



مانده باقی بین ز اصحاب كرم

شیرخوار خسته جانی در حرم



شیرخوارم گرچه من شیر حقمم

زهره ی شیران بدرد ابلقم



اندكی گر شیر جانم هی كند

شیر گردون شیر جان را قی كنم



شیرخوارم لیك شیر سرمدم

بر سر عرش هوایت واحدم



شیر معنی شد شكار پنجه ام

هین بیا كز زخم هجران رنجه ام



عزم كوی دوست چون داری بیا

ارمغانی بر بدرگاه خدا



قابل شه ارمغان كوچكست

كو به قیمت بیش و در وزن اندكست



گوهری بر پیش آن شاه ارمغان

كو سبك وزنست و در قیمت گران



شاهباز وحدتم من در نشست

عیب نبود شاهم ار گیرد بدست



غیر دستت نیست چون جائی مرا

بر بدستم نیست چون پائی مرا



نیست دست از بهر دفع دشمنت

دست آن دارم كه گیرم دامنت



گر كه نتوانم به میدان تاختن

سوی میدان جان توانم باختن



گر ندارم گردن شمشیر جو

تیر عشقت را سپر سازم گلو



از اضطراب و ناله و افغان طفل بانوان حرم جملگی با صدای بلند گریه كردند، فرجع الامام الی نحو الخیام و سئل الصدیقة الصغری اعنی زینب عن سبب تلك الحالة فاخبرته بما صنع الطفل بعد استغاثته و استنصاره، حضرت از صدیقه صغری زینب كبری سلام الله علیها سبب ضجه بانوان را سؤال فرمود علیا مخدره عرضه داشت، برادر همینكه در میدان صدای استغاثه شما بلند شد این طفل شیرخوار بند قنداقه را پاره كرد و خود را بیرون انداخت و ناله كرد و ما را به گریه آورد.

امام علیه السلام فرمودند: بیاورید آن طفل شیرخوارم را


طفل را به دست حضرت دادند، حضرت او را جلو زین نهاد و بطرف صفوف لشگر حركت كرد.

مرحوم صدر قزوینی در حدائق الانس می فرماید:

این حكایت را مرحوم فاضل دربندی در مقتل خود نقل كرده و بنظر ما سزاوار نیست از مثل چنین كسی كه معروف به فهم و ذكاوت و جودت فكر و دقت است این كلمات و حكایات موضوعه و جعلی را در كتابش كه می خواهد تا قیامت بین امامیه باقی بماند نقل كند.

مؤلف گوید:

اصل وقوع چنین حادثه ای هیچ استبعاد نداشته و نمی توان آن را به عنوان نكته ضعفی از مرحوم دربندی یاد كرد.

بلی، ممكن است حدیث و نقل معتبری بر آن در دست نباشد ولی این طور نیست كه بر هر واقعه و حادثه ای آن هم وقایع و حوادث روز عاشوراء كه تنها خدا می داند چه رویدادهائی در آن روز در سرزمین پربلاء كربلاء به وقوع پیوسته اگر دلیل معتبری نداشتیم آن را از حكایت موضوعه و جعلی تلقی كنیم والله اعلم بحقیقة الحال.